حاجی زینلی روز دوم عملیات والفجر هش،در اثر آتش سنگین دشمن از ناحیه ی سر و گردن زخم های عمیقی بر داشت.او را به آورژانس بردند تا به مرکز درمانی شهرستان هااعزام کنند.روز بعد از مجروحیت ،با کمال تعجب حاجی را در خط مقدم دیدم!ابتداشک کردم ،چون سر و گردنش اند باند پیچی بود.جلورفتم و پس از سلام و احوال پرسی گفتم چرا جهت معالجه به عقبه نرفته است؟ درحالی که با دست باندهای سرش را مرتب می کرد،گفت:ما که هنوز مزدمان را نگرفته ایم,به همین دلیل بازگشتیم.     منابع:آشنایی بادفاع مقدس         نوشته ی دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی